وجه تسمیه کوچه های نجف آباد 

وجه تسمیه کوچه های نجف آباد

وجه تسمیه کوچه های نجف آباد 

اکنون نام تعدادی از کوچه های قدیمی شهر را که دارای اسم های با مسمی هستند و شرح وجه تسمیه کوچه های نجف آباد را در حد اطلاع ذکر می کنم. البته تعدادی از آنها به شکل سابق باقی هستند و بقیه تبدیل به خیابان یا کوچه های عریض تری شده اند و نامهای قدیمی آنها نیز به کلی تغییر کرده است. توضیحات پیرامون آنها از شنیده هاست و قبلا در جایی مکتوب نشده و ممکن است دقیق نباشد. تعداد کوچه های شهر به چندین برابر تعداد ذکر شده بالغ می گردد اما سعی شده است که بیشتر نام و نشان کوچه های قدیمی نجف آباد آورده شود :

١– کوچه شاه چنار:

)آیت اله ایزدی): کوچه ای که بواسطه چنار بلند و کهنسالی در ابتدای آن این اسم را بخود گرفته است. منزل و دفتر آیت اله ایزدی امام جمعه فقید شهر و حوزه علمیه دختران اینجاست. همچنین محل زندگی دو تن از اطباء قدیمی شهر در این کوچه بوده است..

۲– ملا زین العابدین:

از کوچه های قدیمی در وسط شهر و درست در وسط بازار که در گذشته اولین تاسیسات اداری جدید مانند بانک، پست خانه و تیمچه، کاروانسرا، مطب پزشکان و … در آن قرار داشت. چون خانه ملا زین العابدین نامبرده در میان آن کوچه قرار داشته است این نام را بر آن گذاشته اند.

وقتی کسی به تیتر این نوشته نگاه کند از خودش سئوال می کند که مگه موضوع دیگری برای چیز نوشتن نبود؟ که کوچه ملا را انتخاب کرده اند، اکنون علت نوشتن آنرا خدمتتان توضیح می دهم.

روزی در مرکز قدیمی شهر دمشق، داخل قلعه تاریخی آن در اطراف مسجد امویان سرگرم عکس گرفتن بودم. به بناهای تاریخی نگاه می کردم به کوچه پس کوچه ها سر می زدم. که نگاهم به تابلویی روی دیوار ابتدای یکی از آن کوچه های قدیمی و باریک افتاد. مدتی تابلو را نگاه کردم، مطالبش را خواندم. درست یادم نیست اما مضمون نوشته های عربی روی آن چنین بود(هذا ذقاق علی بن الحسن حافظ بن عساکر، محدث و مورخ التاريخ الدمشق في سنه ۵۷۱ هجری و ..)

دست و پا شکسته مطالب را ترجمه کردم که از آن چنین استنباط شد: این کوچه متعلق به حافظ ابن عساکر مورخ معروف تاریخ دمشق است که در آن سکونت داشته و محل درس و بحث و تدریسش هم در اینجا بوده و در سال پانصد و هفتاد و یک هجری فوت کرده است.

همچنین بر تابلوی دیگری در ابتدای کوچه ای نوشته بود.مثلا: (مومنه ای در این کوچه مدرسه ای داشته که دختران در آنجا به تعلیم و حفظ قرآن مشغول بودند) وامثال این تابلوها که در بافت قدیمی شهر دمشق زیاد به چشم می خورد که البته کار فوق العاده پسندیده و حرکت تاریخی تلقی می شود. این کار توسط شهرداری یا اداره میراث فرهنگی یا هر اداره دیگری که انجام شده است عمل ارزشمندی در جهت شناساندن چهره های تاریخی و فرهنگی و مکانهای تاریخی و قدیمی می باشد.

٣- کوچه امام جمعه:

(زیرآسیاب) به جهت زندگی امام جمعه حاج سیدحسین امامی در این کوچه این نام را به خود گرفته. امام جمعه مذکور در کنار حسینیه اعظم مدفون است، شاید به دلیل نزدیکی این کوچه با آسیاب سیدابراهیم آیتی که حدود یک صدمتر دورتر از آن قرار داشته بان کوچه زیر اسیاب نیز گفته اند، اکنون نام کوچه حجتی است.

 ۴- کوچه برجی:

کوچه ای با پیچ وخم که روستائیان لنجان از شرق وارد آن می شدند. در مسیر آن قناتی در جریان وخندق آبی نیز در آن وجود داشت. وسط این کوچه برج و بار و دروازه ورود به شهر بود، قسمتی از برجهای آن تا حدود ۴۰ سال پیش موجود بود. اکنون تبدیل به خیابانی با نام دلگشا گردیده است.

5- کوچه پیری:

کوچه ای طویل که ابتدای آن خیابان نوبهار و انتهای آن کوه های شمالی و درست روبروی کوه نوکی قرار داشته است اکنون قسمتی از آن کوچه، خیابان معرفت نامیده می شود. تمام طول این مسیر را باغات سرسبز با درختان کهن میوه تشکیل می داد. هر باغی در و دیوار داشت و البته ایوان و اتاق، گاهی مطبخ و … کشاورزان در تابستان معمولا به جهت خنک هوا دو سه ماه از شهر بآنجا نقل مکان و زندگی می کردند. در وجه تسمیه این کوچه نقل قولهای شنیده ام که فارغ از صحت و سقم به آن اشاره می کنم، چون نکته آموزنده و عبرت انگیزی در آن وجود دارد که انسان را به تأمل و امید دارد.

گفته شد: در قدیم پیران، فرتوت و از پا افتاده را در خانه هایی که با آن خرف خانه می گفتند نگهداری می کردند. چیزی شبیه به خانه سالمندان که امروزه وجود دارد اما نه با امکانات امروزی. مکانی با مختصر آب و غذایی و گه گاه سرزدن به آنها، که خداوند کسی را ناچار به ماندن در آن نکند. نقل است که پیران از پا افتاده را در داخل سبد های بزرگ ترکه ای که در گذشته بافته می شد قرار می دادند، بر گرده الاغ می گذاشتند و به درون باغاتی که در کوچه فوق قرار داشت، می بردند. آنها را پیاده می کردند در ایوان یا اتاق باغ بر روی تشکی می خواباندند، مختصر آب و غذایی در کنارشان قرار می دادند و همه روزه به آنها سر می زدند تا ما بقی عمر را این طور بگذراند، روزی شخصی پدر ناتوان و از پا افتاده خویش را در سبدی گذاشت و بر الاغ سوار کرد و با نجا برد، او را پیاده نمود و در ایوان باغ گذاشت. وقت رفتن با او خداحافظی می کند و اینکه به زودی به دیدار او خواهد آمد، ناگاه صدای خسته و لرزان پیرمرد را می شنود. برمی گردد از پدر سئوال می کند که چه می گویی؟ پیر مرد در جواب پسرش می گوید، فراموش کردی سبد را با خود ببری!! پسر می ‌گویند با آن سبد کاری ندارم. پیرمرد در جواب می گوید: چرا بان محتاج خواهی شد، چون روزی می رسد که پسرت باید با آن سبد تو را به اینجا بیاورد پس به آن محتاجی!!. پسر قدری فکر می کند، بر می گردد و با گریه و زاری از پیر مرد عذر خواسته او را در سبد قرار می دهد و مجددا به خانه باز می گرداند و تا پایان عمر در خدمتگذاری او دقیقه ای غفلت نمی کند.

۶- کوچه کوپلی ها:

( گلپریا) کوچه یا در حقیقت محله ایست قدیمی و خشت و گلی که هنوز هم تعدادی از خانه ها آن موجود است. در پشت فرمانداری شهر قرار دارد و به علت اینکه زنی مشهور بنام گلپریا در این محله سکونت داشته این نام برای آن انتخاب شده است.

یکی از پیرانی که اکنون در قید حیات نیست از قول پدرش برایم نقل کرد که این محله قدیمی در زمان ناصرالدین شاه و یا قبل از آن به علت بیماری طاعونی که در شهر شیوع پیدا کرد خالی از سکنه گردید. به عبارت دیگر کلیه ساکنانش مردند و خانه های آنها سالها بدون سکنه باقی بود و متروکه و مخروبه و هیچ کسی در آن زندگی نمی کرد. او گفت که حتی جنازه مردگان در ویراب روبروی محله برروی هم قرار داشت و کسی پیدا نمی شد که آنها را غسل دهد و دفن کند. بناچار چند نفری آنها را بدون غسل و کفن دفن کردند. مردمانی که هنوز به این بیماری دچار نشده بودند، دسته دسته مقداری از ضروریات زندگی را با خود برداشتند و به همراه احشام خود به مزارع و دشتهای جنوبی (موسی آباد) رفتند، شهر مدت مدیدی از سکنه خالی شد.

۷- کوچه نصراله حکیم:

از کوچه های قدیمی در محله شمالی نجف آباد (محله اذل آباد) اکنون خیابان نوبهار نام دارد و محل سکونت فرقه بابی و سپس بهائی ها بود در این کوچه طبیبی به نام نصراله حکیم سکونت داشته است.

۸- کوچه سیدها:

واقع در خیابان دانش که امروزه به نام (شهید چوپانی) خوانده می شود در این کوچه عده ای از سادات معمم هاشمی و غیره زندگی می کرده اند. روستائیان اطراف زاینده رود که ارتباطی با این سادات داشتند. هر گاه که برای رفع حوائج خود به شهر می آمدند یکی دو شب را در خانه آنها سکونت می کردند. سادات در هر خانه یکی دو اتاق مخصوص روستائیان ساخته بودند. نبش کوچه نیز مسجد کوچکی بود که برای زنان ساخته بودند و اخيرا تخریب شده است.

 ۹-کوچه نصیر:

امروزه خیابان نسبتا باریکی است و نام خیابان خواجه نصیر الدین طوسی را بر خود دارد، این کوچه یکی از کوچه های محله نصیر است. محل زندگی چوپانان و عده ای از بختیاری ها که در ادوار مختلف در اینجا ساکن شدند زمانی نیز محل سکونت عده ای از رعایای لُرآشفیع از کدخدایان معروف نجف آباد بوده است. ابوالقاسم پاینده در جائی به مسجد نصیر لر اشاره کرده که گویا بانی آن در این کوچه سکونت داشته و بنای اولیه مسجد نصیر نیز به همت او گذاشته شده است.

 ۱۰- کوچه بابا نوروز:

کوچه ای در وسط قلعه ای که اکنون جز یک عصارخانه قدیمی چیزی از آن باقی نمانده است. دراین محدوده قلعه ای وجود داشته است که خانه‌های آن در۵۰ سال گذشته یکی یکی تخریب و نوسازی شده اند. در این محدود قلعه‌ای به نام حاج نوروز( بابا نوروز) یا قلعه جهانگیر که مشهور خاص و عام بوده قرار داشته است. اعقاب بابانوروز هنوز بعضا به شغل عصاری مشغولند و فامیل زمانیان را با خود دارند. این کوچه به همراه دو کوچه دیگر به اسامی کوی انتشاری، خوشنوا وخرسند در محدوده این قلعه قدیمی و روبروی داروخانه شفابخش قرار دارند.

11- کوچه چربولی ها یا دادا رحیم:

داخل خیابان ریاضی، محل سکونت برخی از افراد خانواده ای که اکنون فامیل ابراهیمیان را دارند، بوده است.

۱۲- کوچه یکپایی ها:

اولین کوچه دست راست خیابان ریاضی، روبروی مدرسه الحجه، محل زندگی عده ای از طایفه یکپایی بوده است. اینها کشاورزان زمین دار و متمولی بوده اند که هرکدام از آنها مقدار قابل توجهی آب و ملک داشتند و برای خود یک پا کشاورز بودند. يکپایی به معنی بی نیاز از دیگران و روی پای خود بند بودن معنی می دهد.

۱۳- سیبه یاور:

معنای دیگر کوچه، سیبه است و شاید به محله هم اتلاق شود. سیبه یاور کوچه ای در شمال شرقی خیابان دکتر شریعتی فعلی و محل زندگی خانواده فتحعلی خان باور بوده است. همراه با خانه بزرگ قدیمی و با شکوهی که به آن دیوان خانه باور می گفتند که امروزه کوی افلاکیان نام دارد.

۱۴- کوچه آشیخ ابراهیم:

خیابان ریاضی فعلی۔ دراصل به کوچه رختشوئيها معروف بوده است. چون مرحوم آشیخ ابراهیم ریاضی، خانه ی آنها را خریداری و مدرسه علمیه الحجه را بنیاد نهاد از آن پس به کوچه آشیخ ابراهیم ریاضی معروف شد. ضمنا آنها رختشویخانه ای نیز در جلو درب مدرسه برای عموم ساخته بودند.

۱۵- کله پزها:

از کوچه های قدیمی و معروف در شمال شرقی باغ ملی که در زمان یاغیگری محل وقوع بسیاری از حوادث تلخ و شیرین بوده است. در این کوچه خانه حسین و عباس کله پز دو نفر از مشهورترین یاغی های اواخر دوران قاجار بوده است که نهایتا پس از شرارت زیاد دستگیر و به دار مجازات آویخته شدند. اکنون کوی عاطفی نام گرفته است.

۱۶- کوچه مرده شويها:

این کوچه تعدادی از ابنیه قدیمی را در خود جای داده بود، همچون حمام کوچه شاه، مسجد کوچه شاه، برج و با روی حسن کرباسی و در انتهای آن نیز ویراب شیربچه و … محل کار و کاسبی و بسیاری از شغل های قدیمی مانند نمک کوبی، حلاجی، حلواپزی، مسگری و تاپوسازی بوده است. در داخل این کوچه دو سه نفر از غسالان شهر سکونت داشتند باین جهت این نام خود به خود بوجود آمده بود. البته بعضی وقتها به آن کوچه تاپوسازها هم می گفتند، اکنون دیگر نه از حمام شاه خبری هست و نه از صفر تاپوساز و نه خدیجه و مانده على غسال و نه ویراب شیربچه و نه عزیز کفترفروش و نه ابوالقاسم قهوه چی، بلکه پارکینگ و بازار میرداماد و یکی دو پاساژ تجاری و تعدادی مغازه در آن قرار دارد.

۱۷- کوچه کجاوه ای:

کوچه کجاوه ای از پشت اداره بیمه، به طرف پارکینگ پشت شهرداری ادامه داشته است. می گویند.

۱۸- کوچه پا پهن ها :

کوچه ای روبروی حمام و مسجد کهنه که اکنون بان خیابان حافظ می‌گویند.

۱۹- کوچه زنبوری ها:

امتداد کوچه کجاوه ای پشت شهرداری که زنبورداران در آن سکونت داشت.

۲۰- کوچه یخچال:

قسمتی از همان کوچه زنبوری ها و جنب دبیرستان ایراندخت که یخچال نیز در آن وجود داشت که بعدا تبدیل به دبیرستان دخترانه شد. (کوچه فجر).

 ۲۱- کوچه حمام باغشاه:

منشعب شده از خیابان اصلی شهر که حمام قدیمی باغشاه در آن قرار دارد هرچند این حمام تعطیل وتون آن خاموش است ولی روزگاری افراد زیادی از اطراف و اکناف و محلات دوردست مشتری پر و پا قرص این حمام گرم و دلاک های چاپک آن بودند. اکنون نام کوی اخوت را با خود یدک می کشد.

۲۲- کوچه تلگراف خانه:

زمانی تلگراف خانه شهر در خانه ای در این کوچه قرار داشت. اهمیت تلگراف به عنوان تنها وسیله ارتباط از یک شهر با شهر دیگر برای امروزی ها قابل درک نیست ولی کسانی که وقایع تاریخی ۱۵۰ سال پیش در زمان ناصرالدین را مطالعه کرده اند، می دانند که انگلیسی ها برای گذر یک خط تلگرافی از خاک ایران به هندوستان چه فعالیت گسترده ای را شروع کردند و چه امتیازاتی را دادند اما یک نتیجه نیز برای کشور ما به ارمغان آورد و آن کشیدن خطوط تلگراف بین تهران و شهرهای بزرگ بود. در یک نقشه قدیمی نام این کوچه را کوچه سید عبد الحسین نیز ذکر کرده اند و اکنون به کوچه شهامت معروف است.

۲۳- کوچه مراد کمپانی:

مرحوم مراد علی مهدیه از کاسب های قدیمی در این کوچه مغازه داشت که محل رفت و آمد تجار هندی برای خرید بادام بود. این کوچه محل سکونت حاج ملاحیدر ایزدی از معتمدین و خدمتگزاران فرهنگی وحاج محمد علی کدوی تله بنداز معروف شهر بود. همچنین سقاخانه شاطر اسحق در انتهای آن قرار داشت که بیشتر اوقات در محفظه آن تعدادی شمع سوسو می زدن، از خیابان امام منشعب شده است، نام فعلی آن شمس می باشد.

۲۴- کوچه خاکی ها:

جدا شده از خیابان امام روبروی موسسه آموزش عالی از کوچه باغ های طویل با باغاتی سرسبز وجوی آب روان در میان آن و درختان کهنسال سایه سار و هوایی فرح بخش که طایفه خاکی ها در آن به کشاورزی مشغول و در رفت و آمد بودند. حوض آبی قدیمی به نام کربلاجعفر کفاش باستانی در میان این کوچه بود. نام فعلی آن کوی بامداد است.

 ۲۵- کوچه باغ وزیر:

پایین تر از کوچه فوق قرار دارد و اکنون تبدیل به خیابان سپهری شده است جوی آب باغات گلزارتپه به طور مداوم از این کوچه می گذشت با باغاتی سرسبز و درختان کهنسال گردو و سپیدار. باغات این منطقه متعلق به خانواده وزراء و درباریان صفوی و جزء اموال ویژه سلطنتی بوده است.

۲۶- کوچه کهریزی:

کوچه ای مشهور است که به طرف قنات صندل کشیده شده و راه دسترسی مردم به محل آفتابی شدن قنات و تفرجگاه بره ای با درختان کهنسال توت بوده است، اکنون به خیابان آیت شمالی معروف می‌باشد.

۲۷- کوچه تنگه:

خیابان گلبهار مرکزی فعلی که مسجد معروف حاج نوروز حبیب اللهی در آن قرار دارد، همان طور که از نامش پیداست کوچه ای طویل و باریک بوده است که در محله باغ کلاغی قرار دارد.

۲۸- کوچه باغ غلاغی (کلاغی):

کوچه ای روبروی کوچه فوق (گلبهارشرقی) در همان محله سابق.

۲۹- کوچه عباس آقا کوچک :

عباس آقاکوچک از بنایان قدیمی و اهل خبره و معتمدین شهرکه در این کوچه سکونت داشته و در خیابان شیخ بهایی تقاطع ۱۷ شهریور قرار داشته است.

۳۰- کوچه جعفرکُباد (قباد) :

خیابان ۱۷ شهریور مرکزی فعلی کوچه ای با قلعه و برج و بارو و خانه هایی قدیمی در اطراف آن که محل سکونت ساکنان زرتشتی مسلک قبل از احداث نجف آباد و متعلق به جعفر فرزند قباد که مسلمان شده بود. اعقاب جعفر، طایفه صالحی ها هستند. این قلعه بزرگ، راههایی زیرزمینی به اطراف داشته که محل مخفی شدن و نگهداری آذوقه و همچنین فرار بوده است، در حفاریهای بعدی بعضی افراد نقب‌های آن را دیده اند که یکی از آنها تا چهار راه پلیس امتداد داشته است.

۳۱- کوچه گله ای:

منشعب شده از خیابان رجائی جنوبی، محل زندگی کشاورزان و دامداران جنوب شهر، همه روزه از این کوچه گله ای از گوسفندان به صحرا می رفتند. شاید علت نام گذاری همین باشد. اکنون به آن کوی امام صادق گویند و مسجد امام صادق در انتهای آن قرار دارد.

۳۲- کوچه صفا:

از کوچه های معروف شمال شرقی خیابان شریعتی است با دو برج چهار گوش قدیمی که ساخت آنها به دوران صفوی می رسد و جزء میراث کهن شهرند. در این کوچه حمام قدیمی صفا قرار دارد که هنوزآب آن گرم است و تونش را می تابانند و یادگاریست از گذشته ها با مشتریان قدیمی مانند خودش، صمیمی و قدیمی و با صفا. اثر سوم موجود در این کوچه مسجد صفا است که قسمتی از آن قدیمی و بخشی بسبک مساجد امروزیست. مسجدی که روزگار درازی را با وجود پیشنماز معروف خود، حاج اقا جعفرطباطبانی طی کرد، مردی متقی و با صفا و شاعر مسک که به مسجد صفا، صفائی دیگر می داد.

۳۳- کوچه رمضان ابوطالب:

روبروی کوچه آشیخ ابراهیم ریاضی، از کوچه های قدیمی شهرکه اهمیت آن در وجود خانه مسکونی مرحوم حاج مرتضی حجتی است. از او چهار فرزند به نامهای احمد، ابوالقاسم، محمد علی، کاظم و داماد و نوه اش در جنگ ایران و عراق شهید شدند، بزرگترین خانواده شهدای نجف آباد و به همین دلیل نام شهدای حجتی را بر آن گذاشته اند.

 ۳۴- کوچه باستانی:

در کنار دبیرستان هجرت به دلیل سکونت مرحوم ملاحسن باستانی ازمعممین پیشگام در آموزش و پرورش جديد.

۳۵- کوچه حکیم قاآنی:

بخشی از خیابان قدس مرکزی فعلی است، زمانی کوچه ای بوده در مرکز شهر و محل بناهایی چون مسجدحکیم، حیسنیه حکیم، حمام نصیر، مسجد نصیر و ابنیه ی نظیر کاروانسرا که هنوز قسمتی از آن باقیست.

۳۶- کوچه هفت در بهشت:

در انتهای شمال خیابان فردوسی باغ بزرگی بوده که به سکونت تبدیل شده و کوچه معروفی در آن که محل زندگی بابیان و سپس بهائیان گردیده و به این نام شهرت داشته است.

۳۶- کوچه هفت در بهشت:

در انتهای شمال خیابان فردوسی باغ بزرگی بوده که به سکونت تبدیل شده و کوچه معروفی در آن که محل زندگی بابیان و سپس بهائیان گردید این نام شهرت داشته است.

۳۷- کوچه های گردوئی، زرد الوئی و کوجی:

تعدادی کوچه در شمال و جنوب شه درختانی که در طول آن وجود داشته است، نامیده شده اند، این کوچه ها شهرت عام داشت هنوز هم برای آدرس دادن، نامهای قدیمی استفاده می شود. هر چند از درختان سرسبز و آبهای روان داخل آنها اثری نیست و به خیابانهای نه چندان عریضی تبدیل شده اند مانند کوچه گردوئی دو مورد (بزرگمهر و پاک نژاد )، کوجی(خیابان آزادگان)، زردالوئی (خیابان امیرکبیر) و .. ناگفته نماند، در غرب و شرق خیابان اصلی شهر (خیابان شاه) و خارج از محلات مسکونی و هسته اولیه شهر تعداد ۱۶ قطعه زمین (۸ قطعه در شمال غربی و شرقی و ۸ قطعه در جنوب غربی و شرقی) که هر کدام را یک باغشاه و حداقل مساحت آن ۲۴ جریب آبگیر بوده است، طراحی کردند. حد و حدود آن و آب مورد نیازشان را با تعداد ۴ جوی مشخص (۴ جوی باغشاه) از دیگر مزارع کشاورزی جدا نمودند، که از املاک سلطنتی و خالصه جات به حساب می آمد. بخشی از درآمد اینها وقف هزینه روشنایی نجف اشرف بوده است. این باغشاه ها رفته رفته مسکونی گردیدند و مردم در آنها ساکن شدند لذا صاحبان آنها همه ساله مبلغی را در اختیار حاج آقا نصراله قضایی قرار می دادند تا برای هزینه روشنایی نجف اشرف صرف شود.

۳۸-  کوچه های باغشاه ها:

تعداد ۱۶ کوچه باریک این باغشاه ها را از یکدیگر جدا می‌کردند که نامهای زیر را بر آنها گذاشته بودند:

کوچه های ۱و۲و۳و ۴: باغشاه های علیا (آفتاب رو) و کوچه های ۱و۲و۳و۴ : باغشاه های علیا (نسرم).

کوچه های ۱و۲و۳و ۴: باغشاه های سلفی (آفتاب رو) و کوچه های ۱و۲و۳و۴ : باغشاه های سلفی(نسرم).

 

 

منبع: کتاب مقدمه ای بر تاریخ و فرهنگ مردم نجف آباد، مولف: فضل الله خلیلی

 

برای مشاهده سایر مطالب مربوط به شهرستان نجف آباد به لینک زیر مراجعه کنید:

معرفی شهرستان نجف آباد

درباره‌ی مدیر سایت نجف آبادما

همچنین ببینید

امیر آباد نجف آباد (شهرک های اقماری شهرستان نجف آباد)

امیر آباد نجف آباد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *