نهج الفصاحه اثری از ابوالقاسم پاینده

نهج الفصاحه اثری از ابوالقاسم پاینده نجف آبادی

نهج الفصاحه اثری از ابوالقاسم پاینده نجف آبادی

نهج الفصاحه اثری از ابوالقاسم پاینده نجف آبادی مجموعه ای است از سخنان پیامبرص (احادیث) و خطبه ها با ترجمه ای روان که همه کس می تواند از محتوای این گفتار ارزشمند سود ببرد. این کتاب در دو جلد با تعداد ۳۲۲۷ حدیث بانضمام ۱۲ خطبه از منابع موثق و دست اول چون کتب اربعه شیعه (کافی، من لایحضره الفقيه، تهذیب، استبصار) و کتب اصیل حدیث اهل سنت صحاح سته (صحيح های بخاری، مسلم، ابوداوود، ترمذی، نسائی و ابن ماجه) و متون دیگر مانند:

اعیان الشیعه، البيان والتبيين، وسائل الشیعه، جامع الصغير من حديث البشیر و نظیر، عقد الفرید، بحارالانوار، ربيع الابرار، تيسير الوصول الى جامع الاصول، کمال النصيحه و الادب که جمعا ۶۰ اثر دست اول فارسی و عربی از دانشمندان اهل تسنن و تشیع می باشد برای اولین بار جمع اوری شده است.

همچنین برای تهیه خطبه ها از کتابهای: اعجاز قرآن، انسان العیون، سیره ابن هشام، تاریخ طبری، شرح نهج البلاغه ابن الحدید معتزلی، بدايه النهایه و… استفاده کرده است.

ابوالقاسم پاینده با توجه به موارد ذکر شده و رعایت تمام مسائل و توسل به علم رجال و درایه، احادیث صحیح از سقیم و سره از ناسره را جدا ساخت. مقدمه کتاب نهج الفصاحه اثری از ابوالقاسم پاینده که در تاریخچه حدیث و ۱۶۳صفحه است متنی فوق العاده زیبا و روان ارائه داده که خود کتابی جداگانه است و در آن از ۵۹ اثر در موضوعات تفسیر، حدیث، تاریخ، رجال، و – دهها کتاب بزرگ و کوچک دیگر استفاده کرده است. با مطالعه ی این دیباچه، انسان در دنیای پر تلاطم و شگفت انگیز تقل حديث از زمان حیات پیامبر (ص) تا قرن سوم قرار می گیرد و به فکر فرو می رود که چگونه در طول ۲ قرن کرم جاری شده از لبان پیمغبر دستخوش تحریف و ازدیاد شده و به عبارت دیگر از شر ۱۵۰ حدیت بررسی شده فقط یکی متعلق به اوست در همین مقدمه می نویسد:

مسلمانان با مرگ پیامبر فراغی عظیم در معنویات خود یافتند که برای پر کردن به تقل بحرت و تنظیم گفتار او پرداختند. خلیفه دوم مسلمین عمر از نقل حدیت به شدت جلوگیری می کرد او رواج حدیث را مایه بی رغبتی مردم به قرآن می شمرد. حدیت سازان هر کدام منشی را توشیب می کردند. بسیاری احادیث بتائید شهر ها و طایفه ها ساخته شدند، عده ای بتائید قره خویش و تضعیف دیگران حدیث می ساختند، یهودیان و ترسایان تو مسلمان حدی می رسان بوئی برای جلب نظر اربابان به جعل حدیث می پرداختند. ابو داود نخعی، بشب همه نیاز می گذاشت و بروز روزه می داشت، اما حدیث می ساخت. گویا از کنیز اوست که سئوال می کنند مولای تو چه می کند ؟ می گوید : قائم الليل است و دائم الصوم ) شب تا به صبح نماز می کند و روز تا به شام روزه می دارد و دروغ می گوید(منظور حدیث ساختن است).

عده ای نیز باحسن نیت بقصد اعلای دین یا ترویج قرآن و تهذیب اخلاق نقل حدیث می کردند بعضی در فضل قرآن حدیث می ساختند تا مردم را به قرائت آن ترغیب کنند. برخی از جاعلان احدث قصه گویان بودند که احادیثی قصه وش می ساختند. طبع مردم افسانه دوست بود که این احادیث قصه گونه را می پذیرفت و رواج می داد. اما چیزی که بیشتر از همه موجب جعل و اشاعه حدیث بود حکام بنی امیه بودند، که با پرداخت در هم و دینار به مسلمانان تا آگاه و کم ایمان ولی پول دوست به بزرگ کردن خاندان بنی امیه می پرداختند. «کار بجائی رسیده بود که فردی مانند شمر بن ذی الجوشن ذبابی گلابی قاتل فرزند پیغمبر نیز در مسجد کوفه می نشست و بنقل حدیث می پرداخت». (دهخدا، علامه علی اکبر خان، لغت نامه، ذیل حرف)

در پایان بخشی از مقدمه ارزشمند نهج الفصاحه را برای تشویق به مطالعه می آوریم.

در زمانی که خلفا، مسلمانان را از نقل حدیث بر حذر می داشتند، بسیار به جستجوی حدیت درست و سماع از راوی راستگو به شرق و غرب سفر می کردند، از مدینه به مصر و شام و گاه تا فرغانه و سمرقند می رفتند و محنت سفر را که در آن روزگار نمونه سقر بود در راه این مقان بزرگ اسان می شمردند». 

جابر بن عبداله انصاری صحابی معروف از مدینه به مصر و شام رفت تا حدیثی را که عبداله بن انیس جهنی از پیامبر روایت می کرد از او بشنود و هم او از مدینه تا مصر سفر کرد تا از عقبه بن عامر حدیثی فراگیرد. در مسجد دمشق یکی پیش ابودرداء آمد و گفت: «از مدینه آمده ام تا حدیثی را که از پیمبر روایت می کنی از تو بشنوم، نکته اینجاست که هم جابر و هم آن مرد مدنی، حدیث مطلوب را از روایان دیگر شنیده بودند و این راه دراز بقدم شوق می سپردند تا از سلسله راویان حدیث یکی کم شود و سند آن به پیامبر نزدیک تر شود و حدیث از کسی بشنوند که از پیامبر شنیده باشد.

کار ابوایوب انصاری از این جالب تربود وی حدیثی از پیامبر شنیده بود و شنید که عقبه بن عامر نیز همان حدیث را روایت می کند، از مدینه به مصر سفر کرد و به خانه عقبه رفت و حديث را از او شنید. این کار برای تایید حدیث شنیده می کرد، تا مطمئن شود در سماع وی خطائی نیست.

ابن عباس می گوید: «من همه جا از پی یاران پیامبر بودم. می شنیدم یکی حدیثی شنیده و نیم روز به در خانه اش می شدم و عبای خویش گسترده می خفتم و باد بر من همی وزید وقتی از خانه برون شد از دیدن من تعجب کرد گفتم «به استماع حدیثی که از پیمبر روایت می کنی آمده ام». در دورانهای بعدی یکی از محدثان برای آن که حدیثی را به یک واسطه کمتر بشنود از بغداد تا سمرقند رفته بود، همه این دقت و کوشش برای جلوگیری از رواج حديث نادرست بود که حدیث از همه کس مسموع نبود، دقت و ضبط و امانت حسن نیت و شهرت راوی شرط بود، ابن عباس گفته بود «ما سابقا وقتی می شنیدیم یکی می گفت پیامبر چنین گفت چشم بدو می دوختیم و چون مردم بد و خوب به هم می آمیختند از دیگران جزء آن چه صحت آن توانیم شناخت فرا نمی گیریم، در کار تفسیر قرآن نیز علاقه و طلب چنین بود.

شعبی گوید «یکی از مدینه به جستجوی تفسیر آیه ای به بصره رفت گفتند آن که تفسیر ايه بدانست به شام است» و او از بصره به شام رفت تا تفسیر آیه از او بشنید.

 

ابوالقاسم پاینده در مقدمه چاپ دوم نهج الفصاحه می نویسد:

و من این مجموعه از حدیث شریف پیامبر را ضمن فحص و بحث متون بسالها پرداختم و چیزی از نقد عمر بر آن صرف کردم و در نقد آن با مکان خویش کوشیدم و اگر با همه دقت از آن غفلت که در نهاد انسان هست حدیثی ناسره در این میان آمده مشوش نیستم، که چیزی بعمد بر پیامبر نبسته ام، نقل حدیث دیگران با علم به ضعف نکرده ام و هم مجوز دیگری داشته ام که مجموعه، احادیث حلال و حرام نیست، حدیث خیر و فضیلت و صلاح و کمال است و ائمه سلف تساهل در اسناد این گونه احادیث را به اتفاق روا داشته اند که حديث مشهور میگوید: هرکه شنود کار خیری ثوابی دارد و به انجام آن بپردازد پاداش آن یابد اگر چه پیامبر نگفته باشد. هسته این مجموعه در آغاز از ایلاف (جمع) چند اربعین و دو رساله صد کلمه ای پدید آمد اربعین مجموعه ای است که محدثان سلف بقصد ادراک ثواب و بهره وری از شفاعت موعود، از چهل حدیث معتبر و مسلم مرتب می کرده و متن آن را به خاطر می سپرده و بر تکرار و تلقین و تعلیم آن مواظبتی دقیق داشته اند تا آن جا که من به ضبط آورده ام، مجموعه های اربعین از مولفات سلف از اربعین بیشتر است و هم بعضی محدثان برعایت احتیاط از بیم آن که مبادا یک یا چند حدیث منقولشان مسلم الصدور نباشد برای اطمینان از حصول ثواب و فیض و شفاعت، مجموعه ای از یکصد حدیث فراهم می کرده اند تا قطعا چهل حدیث مسلم را ضبط کرده باشند.

 

در مقدمه چاپ اول می نویسد:

من این مجموعه را که از سخنان یکی از مومن ترین مردان جهان جمع آوری کرده ام به نسل حاضر ایران که در روشنایی عصر جدید برای احراز تفوق و اثبات لیاقت زاد ایران می کوشد ارمغان می فرستم و امیدوارم این سخنان بزرگ که تراوش یک روح سیر و محلی است برای تهذیب و تصفيه جوانان امروز که مردان فردا هستند عاملی موثر باشد. برای بحت از رجایی سد و حسین فصاحت و اهمیت ادبی سخنان محمد(ص) کتابی مفصل لازم است.

مرحوم پاینده چندین کتاب مهم در تاریخ عمومی اسلام را که عموما به طلوع و باروری آن می پردازند از قبیل: مروج الذهب ۲ جلد، تاریخ عرب ۲ تاریخ سیاسی اسلام 3 جلد، التنبيه و الاشراف 1 جلد و تاریخ طبری ۱۶ جلد ترجمه می کند. و سخنان حسین بن علی (ع) از او تمامی عمر قربانگی خود را در حال و هوای روحانی اسلام و اسلام شناسی صرف می کنند پس از این دوران است که قلم به ندرت می گیرد و به نگارش زندگی امام عالی می پردازد، نام این کتاب چنان که خود در مقدوره کوتاهش می گوید طرحی است برای کتابی مفصل درباره زندگی آن ابر مرد عالم انسانی، و پاینده به انتشارش دست می بازد و امیدوار که بتواند حاصل چندین و چند ساله تحقیقات و تبعات خود را درباره این شہ سوار اسلام و ایمان تالیف و انتشار دهد، که فرمان می یابد و فرصت نمی یابد.

نهج الفصاحه اثری از ابوالقاسم پاینده که در مقدمه آن چنین می نویسد:

از روزگاران پیش در اندیشه بودم که طرحی از سرگذشت ابر مرد تاریخ جهان پسر عم و داماد و یار و مدافع و شاگرد صمیمی ختم پیامبران، قهرمان بدر و احد و اخراب و خیبر و پدر امامان، بسازم و بخشی از عمر به تحقیق و جستجو در متون و فراهم کردن مایه های این سرگذشت صرف شد که سالهاست حاصل آن در اوراق خاموش خفته است. در ستایش سخنان امام علی در نهج البلاغه تعبیر زیبایی دارد. گفتارهای نهج البلاغه که در آن دوران به ترغیب جهاد ارائه شده کلمات نیست، شعله های ایمان و خلوص است و نمودار رنج عمیق یک جان والا و غمین از سست مایگی ابنای زمان که در صف زیباترین آثار ادبی جهان جای دارد و آن را با کمی فاصله از قران، هم سنگ بلاغت پیمبر کرده اند.

آقای ابوالقاسم پاینده در نوجوانی به عضویت حزب اتحاد اسلامی اصفهان در آمده و در حدود سالهای ۱۳۰۳ – ۱۳۰۱ شعبه ای از این حزب را در نجف آباد دایر کرد، عده زیادی از مردم نیز به این حزب پیوستند و زمانی نیز مسئولین حزب اصفهان در مقر این حزب جشنی بر پا کرده و سخنرانی کرده اند که مفصلا به آن پرداخته و می نویسد:

در قصبه ما از سالهای خیلی پیش، یک قسم سازمان های مذهبی وجود داشت که هدف آن اجتماعات دوستانه به منظور گفتگوهای دینی و وقت گذرانی بود و غالبا در زمستانها که کار زراعت نبود، این سازمانها سرو صورتی گرفت و در سراسر قصبه جلساتی مرکب از ده بیست و گاهی سی نفر و یا بیشتر تشکیل می شد (منظور جلساتی بوده که توسط آقای حاج شیخ احمد حججی و آشیخ ابراهیم ریاضی در نجف آباد تشکیل می شده است) سماوری آتش می کردند کتب حدیث یا دعائی یا سوره قرآنی می خواندند گفتگو می کردند و آخر شب به دنبال کار خودشان می رفتند.

سپس می نویسد: در مرکز تشکیلات حزب اسلامی در نجف آباد یک کتابخانه عمومی هم داشتیم، هم آهنگ با تشکیلات حزب اتحاد اسلامی در قصبه ن …. این کتابخانه عمومی یا چند صد جلد کتاب و دفتر و محل مرتب و چند روزنامه از روزنامه های وقت که منم می رسید تشکیل شد و چون بعدها در خاتمه این سرگذشت درباره سقوط و انحلال کتابخانه فرصت توضیح نیست باید عرض کنم که چندی بعد نمی دانم چه شد که کتابها بيغما رفت و تابلو کتابخانه که روی آن نوشته بودم «کتابخانه عمومی اتحاد اسلامی» زینت افزای یک مکان کبابی شده بود که روی مربوط به کتابخانه را به دیوار کرده و روی دیگر آن نوشته بود «کیانی استاد عبداله».

آقای پاینده در طول حیات خود به نوشتن، ترجمه و تالیف ۴۱ اثر پرداخته که مجموع چاپ شده و نشده آن بیش از ۶۰ جلد کتاب را بالغ می شود، علاوه بر آنها مقالات زیادی در روزنامه های آن عصر نوشته است، گذشته از همه آنها چاپ و انتشار مجله صبا بود که ۶ سال به طور دائم و مرتب هر هفته چاپ و منتشر می شد.

 

منبع: کتاب مقدمه ای بر تاریخ و فرهنگ مردم نجف آباد، مولف: فضل الله خلیلی

 

برای مشاهده سایر مطالب مربوط به شهرستان نجف آباد به لینک زیر مراجعه کنید:

معرفی شهرستان نجف آباد

درباره‌ی مدیر سایت نجف آبادما

همچنین ببینید

ید الله شفیعی نجف آبادی

ید الله شفیعی نجف آبادی   ید الله شفیعی نجف آبادی فرزند حاج محمد باقر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *