سینما در شهرستان نجف آباد قدیم

سینما در شهرستان نجف آباد قدیم

سینما در شهرستان نجف آباد قدیم

نجف آباد قبل از انقلاب شهری شدیدا مذهبی و سنتی بود. و سینما در شهرستان نجف آباد قدیم از دید عموم مردم آن زمان خوب نبود و خوش نداشتند که فرزندانشان به سمت و سوی موسیقی، تئاتر، سینما، نقاشی، مجسمه سازی و حتی عکاسی بروند. گفتاری را که در مجالس در مذمت هنرهای فوق توسط به زبان آورده می شد و جوانان را از روی آوردن به اینگونه کارها شديدا منع می کردند. نوازندگان ساز ها را اغلب مطرب و رقاص خطاب می کردند. تئاتر را (تيارت) تلفظ می کردند که در اذهان عمومی معنای مسخرگی از آن استنباط می شود. رفتن به قهوه خانه و نشستن در آنجا اغلب برای جوانان عملی ناشایست قلمداد می شد و بدتر از آن وقتی که در قهوه خانه گرامافون هم باشد که به آن کنگراف می گفتند و سخت مورد هجوم اهل تقوا بود.

حتی در رفتن فرزندانشان به مدارس جدید اکراه داشتند، اگر کمی به عقب تر برگردیم ملاحظه می کنیم که توصیه می کردند که، پسرت را به مدرسه نفرست. اگر درس خواند، عاقبت یا امنیه (ژاندارم) می شود یا سناق دار (مامور اخذ مالیات). در نوجوانی گه گاه مخفیانه سینما می رفتم با هزار جور برنامه ریزی و دوز و کلک که پدرم متوجه نشود، چون در صورت وقوف به این عمل دعوا و کتک کاری امری حتمی بود. از بس از این گونه آدمها مذمت شده بودند، وقتی هم به سینما می رفتند، کارکنان آن جا آدم های بی دین و لا ابالی در دهن تداعی می شدند. و آنها را کسانی می دیدند که رزق حرام برای زن و فرزندشان به خانه می برند …

البته پدر و مادر های آن زمان را نمی شود برای اینگونه تفکرات مذمت کرد چرا که آنها آدمهای غالبا بی سواد یا کم سوادی بودند که قدرت تجزیه و تحلیل مسائل سینما در شهرستان نجف آباد قدیم را نداشتند و، لذا هرچه در مجالس و محافل به آنها تلقین می شد دقیقا گوش می کردند و بلافاصله می پذیرفتند، هیچگاه فکر نمی کردند که در همین سینماها می توان فیلم های خوب و آموزنده هم به نمایش و نمایش نامه خوب هم می شود در تئاتر اجرا کرد. تفکر و برداشت آنها از تمام هنرها و همه هنرمندان غالبا یکی بود.

در عروسی ها سعی می شد بزن و برقصی نباشد خصوصا در میان مردها چرا که اغلب به زنها زورشان نمی رسید. هر کس در عروسی مطرب می آورد نکوهش می شد، برخلاف روستاهای اطراف شهر، در دهات لنجان آوردن یک دسته مطرب در هر عروسی دادن مواجب زیاد و برنامه بزن و برقص مفصل جزء لاینفک عروسی ها بود. عجالتا با توجه به دیدگاهها و تفکرات آن روزها (قبل از انقلاب از این شهر کمتر کسی به تحصیل در رشته های موسیقی، سینما، تئاتر، نقاشی و مجسمه سازی و سایر هنرها پرداخته است که در مقایسه با شهر های دیگر از فقر شدیدی رنج می برد لذا به جرئت می توان گفت که تحصیل کرده های آکادمیک در شهر نجف آباد از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کنند. اگر فردی نیز اکنون از این شهر را در بین هنرمندان کشور می بینیم متعلق به بعد از انقلاب است. مانند:

۱- کیومرث پور احمد: دانش آموخته رشته کارگردانی، فیلمنامه نویس، تهیه کننده، کارگردان و بازیگر. او در تعداد زیادی از فیلمهای ساخته شده بعد از انقلاب فعالیت چشمگیر داشته، بیش از ۱۷ فیلم نامه نوشته و سه فیلم تلویزیونی و ۱۸ فیلم دیگر را کارگردانی کرده است. در سال ۷۴ جایزه بهترین کارگردانی را برای فیلم خواهران غریب در یافت کرده، همچنین برای نوشتن فیلمنامه اتوبوس شب به گرفتن جایزه دیگری نائل شده است. از فیلمهای معروفی که او کارگردانی کرده و مادرش (پروین دخت یزدانیان) نیز بازیگر آن بوده می توان به قصه های مجید که موردعلاقه و استقبال اکثر مردم ایران قرار گرفت، اشاره کرد.

۲- پروین دخت یزدانیان (بی بی): مادر کیومرث پوراحمد بازیگر فیلم قصه های مجید

٣- غلامرضا عزیز اللهی: نویسنده، کارگردان و …

۴- مهدی عبد اللهی: کارگردان، فیلمساز و…

 

 

منبع: کتاب مقدمه ای بر تاریخ و فرهنگ مردم نجف آباد، مولف: فضل الله خلیلی

 

برای مشاهده سایر مطالب مربوط به شهرستان نجف آباد به لینک زیر مراجعه کنید:

معرفی شهرستان نجف آباد

درباره‌ی مدیر سایت نجف آبادما

همچنین ببینید

شیخ آباد نجف آباد (شهرک های اقماری شهرستان نجف آباد)

شیخ آباد نجف آباد   شیخ آباد نجف آباد یکی از چند شهرک مهاجرنشینی است …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *