درویش کافی (کافی شاه) نجف آباد

درویش کافی (کافی شاه) (دراویش شهرستان نجف آباد)

درویش کافی (کافی شاه) :

درویش کافی که ذكر حال او در بعضی از کتب تراجم آمده است. به نقل از مفاخر الان مناقب الابرار از نزدیکان برجسته آقا محمد هاشم شیرازی، سی وسومین قطب سلسله ذهبیه بوده است که از مولود خویش بختیاری به نجف آباد مهاجرت می نماید و در آنجا شیوه زهد رفت خمول پیش می گیرد. میرزا ابوالقاسم شیرازی صاحب مفاخر در ذکر حال او می سراید:

اگر بود درویش کافی مست

که مجذوب حق بودی آن حق پرست

چو از عشق حق بودیش بخت یار

بد او« بختیاری» و بس نامدار

به شاه نجف داشتی پیروی

به نجف آباد آمدی منزوی

رياضات او بر تن آمد خطیر

کرامات او عالی وبی نظیر

بدی شیوه اش زهد و فقر وخمول

از این بود مقبول اهل قبول

منوچهر صدوقی (سها) در کتاب تاریخ حکما و عرفا متاخر بر صدرالمتالهین، ضمن شرح حالات عارف بزرگ سیدرضی لاریجانی می نویسد: سید در دوران بلوغ به شرف ملاقات فقیری معروف به درویش کافی علیه الرحمه ا… الملک الوافی، مشرف و مورد توجه وی گردید.

مرحوم حبیب آباد در مکارم الآثار مینویسد:…. درویش کافی نجف آبادی که سیدی منزوی در نجف آباد بود، همین کتاب اشاره به ارادت شیخ تقی رازی، صاحب حاشیه متوفی ۱۱۲۸ قمری، به نامبرده دارد.

نجم الملک، از مهندسین دوره ناصرالدین شاه، که برای یک بررسی علمی به منطقه سفر است به او اشاره دارد که حاجی سید بنده على نام، درویشی را دیده، پسردرویش کافی، پدرش

از بزرگان بود. در آثار دیگری چون کوثرنامه، تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر وديباچه دیارنون نیز به او اشاراتی رفته است.

آنچه مسلم است هردو کافی در دورانی تقریب به هم می زیسته اند و این امکان یک شخصیت واحد راسلب نمی نماید ولی دقت در تراجم احوال مارابیشتر به دوشخصیت مجزا رهنمود می گردد. گلزار جاویدان ملا اسماعیل را فقهای دوره ی خاقان مغفور می خوانند ونجم الملک در سفرنامه خوزستان با پسر درویش کافی دیدار می کند و این رساننده ی آن است که پدر در دوران فتحعلی شاه می زیسته است، درویش کافی نیز شعر می گفته وبیت زیر را منسوب به او می دانند.

کافی توکفر مطلقی، خالی ز خود پر از حقی                               هذا جنون العارفین، مولا امیرالمومنین

 

استاد عرفان :

به نوشته عارف کامل، مرحوم حاج حسینعلی نخودکی اصفهانی، مرحوم علی اکبراصفهانی، از ارادتمندان عارف وارسته درویش کافی نجف آبادی بوده و همچون علامه شیخ محمدتقی نجفی رازی صاحب حاشیه معالم و برخی دیگر از اعاظم جهت درک محضر پرفیض آن سید والاگهر ارادتمندانه به نجف آباد اصفهان می رفته است.

سید نامبرده که مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی او را با عنوان شاه کافی نام برده است، ظاهرا وابسته به سلاسل رسمی و مدعیان ارشاد و قطبیت نبوده و نام او در سلاسل ماروفا للسو . چشم نمی خورد.

مرحوم محمد باقر الفت درباره جدش علامه شیخ محمدتقی رازی نجفی، صاحب «هدایه المسترشدین»، می نویسد: وی یک قسم از میل و مذاق عرفانی و اشتغال به سیروسلوک طریقت نیز داشته و نسبت به شخصی از مردان راه، موسوم به درویش کافی، که سیدی گوشه نشین در قصبه نجف آباد بود، ارادت می ورزیده است.

شیخ محمدتقی همه هفته از شب پنجشنبه تا عصر جمعه را محض ملاقات این درویش به نجف آباد می رفته است. انس و الفت این دو نفر به یکدیگر یعنی طرز ارادت کیشی یک نفر مجتهد زمان نسبت به یک درویش کم سواد، هنوز بر زبان ها به غرابت یاد می شود، بلکه از قرار مذکور حاج سیدمحمدباقر شفتی نیز در خفیه از جمله ارادت کیشان این درویش بوده است.

چنانچه گفته شد، عارف کامل حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نیز مقامات بلند معنوی درویش کافی، وارادت این دو مجتهد بزرگ به او را تائید کرده است.

وی می نویسد: در این اواخر شاه کافی ظهور نمود که امثال شیخ محمدتقی صاحب حاشیه و ملاعلی اکبر اژه ای حلقه ارادت او را به گوش داشتند.

 

وصف درویش کافی 

درویش سیدحسن معروف به کافی شاه از معاصرین آسف شاعر در چهارمحال تولد یافت و پس از بهره مندی از اعاظم عرفا به نجف آباد مهاجرت کرد.

وی عارفی بی آلایش و برخوردار از اخلاق پسندیده بود. او به علت ملكات پسندیده و گفتار معقولانه مورد توجه علمایی چون سیدشفتی و محمدتقی رازی بود. از فرزندانش: درویش محب علی و درویش بنده على طريق پدر پیش گرفتند. نجم الملک نویسنده سفرنامه خوزستان می نویسد در آنجا (نجف آباد)، حاجی سید بنده على نام درویشی را ملاقات نموده، پسر درویش کافی، پدرش از بزرگان بود.

دراویش شهرستان نجف آباد

کار درویشی ورای فهم توست                   کار درویشان به ننگر سست سست«مولانا»

 

طريق درویشان ذکر است و شکر و خدمت و طاعت و ایثار و قناعت، توحید وو توکل و تسلیم و تحمل،

هر که بدین صفتها موصوفست به حقیقت درویش است اگر چه در قباست«سعدی»

صوفیان نخستین کسانی بودند که توجه به زندگی دنیوی و تجمل پرستی را مغایر با حقیقت دینداری و خداپرستی دانستند و آنچه برایشان اهمیت داشت، رستگاری در آخرت و بهره مندی از نعمتهای اخروی و بخصوص لقای خداوند در بهشت بود. تصوف در قرن دوم هجری در میان مسلمانان شکل گرفت. گفته اند اولین کسی که صوفی نامیده شد، عثمان بن شریک، مشهور به هاشم کوفی بود. از اواسط قرن سوم به بعد، صوفیان بتدریج تشکیلات اجتماعی پیدا کردند و رابطه مرید و مرادی در میان آنها پدید آمد. صوفیان، و به طور کلی کسانی که اهل سیر و سلوک بودند، کم و بیش در مناطق گوناگون پراکنده بودند. مهمترین مرکز آنها در نیمه دوم قرن سوم، بغداد بود.

به تدریج پای آنها به سرزمین های ایران باز شد. در قرن ششم (اواخر دوره سلجوقیان ) تصوف پس از تحمل مخالفتها و فراز و نشیب ها بالاخره به ثبات رسید و هیئت منظمی پیدا کرد و به خصوص به واسطه ابوحامد غزالی، در میان اهل سنت، که مذهب اکثر مسلمانان ایران آن زمان بود، جایگاهی محترم يافت. با انقراض خلافت عباسی و فتح بغداد توسط هولاكو، بزرگان شیعی فرصت اظهار وجود یافتند. همچنین، با حمایت آمرا از صوفیان، تصوف نیز رونق یافت. شاید از همین دوران بود که زمینه های بروز ارتباط میان تصوف و تشیع پیدا شد. شکوفایی تصوف در دوره تیموریان و به خصوص در دوره صفویه استمرار داشت. صوفیان از وضع موجود کمال استفاده را بردند و عقاید آنها به بسیاری از نقاط حتى شهرهای کوچک و روستاها نیز راه یافت.

در ایران معاصر با گذاشتن لغت عرفان به جای تصوف، صوفیان همچنان به حیات خود ادامه میدهند و عقاید و رسوم آنها همچنان عده ای را در شهرهای بزرگ و کوچک به خود جذب می کند. یکی از این شهرها نجف آباد است که با وجود تعصب مذهبی مردمش از وجود صوفی و تصوف خالی نمانده است.

در اینجا باید به زندگی نامه دو نفر از دراویش نجف آبادی که در کتابها و تذکره ها آمده است همراه با بعضی از اشعار منتسب به آنها اشاره ای داشته باشیم.

 

منبع: کتاب مقدمه ای بر تاریخ و فرهنگ مردم نجف آباد، مولف: فضل الله خلیلی

 

برای مشاهده سایر مطالب مربوط به شهرستان نجف آباد به لینک زیر مراجعه کنید:

معرفی شهرستان نجف آباد

 

درباره‌ی مدیر سایت نجف آبادما

همچنین ببینید

ید الله شفیعی نجف آبادی

ید الله شفیعی نجف آبادی   ید الله شفیعی نجف آبادی فرزند حاج محمد باقر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *